شهر از یاد رفته

صدای بی پناه ...

شهر از یاد رفته

صدای بی پناه ...

خواهر !

برادرام که عروسی کردن هرچند خیلی بچه تر بودم اما فقط ناراحت بودم.!

ولی وقتی خواهرم عروسی کرد زدم زیره گریه .....

بش بگین ...

ما که نه تو روزای خوشی خدا رو دیدیم نه تو بدیا و سختیا ...

هرکی ادعاش میشه که دیدتش از طرف من بهش بگه ! پسر اون آدم خوبه که آوردیش و کتاب بهش دادی تو زندگیش هیچوقت حست نکرد و داره به این نتیجه میرسه که توام مثل آدمایی که خلق کردی بی معرفتی ...