شهر از یاد رفته

صدای بی پناه ...

شهر از یاد رفته

صدای بی پناه ...

یه سری حرف خودمونی...

خرگوش اصرار داشت که دویدن جزء برنامه درسی باشد.
پرنده معتقد بود که باید پرواز نیز گنجانده شود
ماهی هم به آموزش شنا معتقد بود و سنجاب اصرار داشت که بالا رفتن از درخت نیز باید در زمره آموزش‌های مدرسه قرار بگیرد
شورای مدرسه با رعایت همه پیشنهادات دفترچه راهنمای تحصیلی مدرسه را تهیه نمود
و بعد قرار شد که همه حیوانات درس‌ها را یاد بگیرند
خرگوش در دویدن نمره بیست گرفت، اما بالا رفتن از درخت برایش دشوار بود مرتب از پشت به زمین می‌خورد
دیری نگذشت که در اثر یکی از این سقوط‌ها مغزش آسیب دید و قدرت دویدن را هم از دست داد
حالا به جای نمره بیست، نمره ده می‌گرفت
و در بالا رفتن از درخت هم نمره اش از حد صفر بالاتر نمی‌رفت
پرنده در پرواز عالی بود اما نوبت به دویدن روی زمین که می‌رسید نمره خوبی نمی‌گرفت و مرتب صفر می‌گرفت.
صعود عمودی از تنه و شاخه و برگ درختها هم برایش سخت بود
جالب اینجاست که تنها مارماهی کند ذهن و عقب افتاده بود که می‌توانست درس‌های مدرسه
را تا حدودی انجام دهد و با نمره ضعیف بالا رود
اما مسئولان مدرسه از این خوشحال بودند که همه دانش آموزان همه دروس را می‌خوانند.

عده‌ای هستند که همیشه کوشیده اند یک الگوی مشخص بر مردم تحمیل کنند آنان ماشین می‌خواهند نه انسان
آنها می‌خواهند انسانها را همانطور بسازند که شرکت (( فورد )) اتومبیل می‌سازد : روی خط تولید
ولی انسانها را روی خط تولید خلق نشده اند
او هر فردی را منحصر به فرد می‌آفریند
از باغی می‌گذری و به یک درخت بلند و عظیم برمی خوری
مقایسه کن: درخت بسیارتنومند و بلند است، ناگهان تو خیلی کوچک هستی
اگر مقایسه نکنی، از وجود آن درخت لذت می‌بری، ابداٌ مشکلی وجود ندارد.
درخت تنومند است: خوب که چی؟
بگذار تنومند باشد، تو یک درخت نیستی و درختان دیگری هم هستند که چندان تنومند و بزرگ نیستند
ولی هیچ‌کدام از عقده‌ی حقارت رنج نمی‌برند
من هرگز با درختی برخورد نکرده ام که از عقده‌ی حقارت یا از عقده‌ی خودبزرگ بینی در رنج باشد
حتی بلند‌ترین درختان،هم از عقده خودبزرگ بینی رنج نمی‌برد، زیرا مقایسه وجود ندارد
انسان مقایسه را خلق می‌کند،
زیرا برای عده‌ای نفس کشیدن فقط وقتی ممکن هست که پیوسته توسط مقایسه تغذیه شود.
ولی آن وقت دو نتیجه وجود دارد: گاهی احساس برتر بودن می‌کنی و گاهی احساس کهتربودن
و امکان احساس کهتری بیش از احساس برتری است،
زیرا میلیون‌ها انسان وجود دارند
کسی از تو زیباتر است، کسی ازتو بلندقدتر است،
کسی از تو قوی‌تر است، کسی به نظر هوشمندتر از تو می‌رسد
کسی بیشتر از تو دانش گردآوری کرده است،
کسی موفق‌تر است، کسی مشهورتر است،
کسی چنان است و دیگری چنین است.
اگر به مقایسه ادامه بدهی، میلیون‌ها انسان.....
عقده‌ی حقارت بزرگی گردآوری می‌کنی.
ولی این‌ها واقعاٌ وجود ندارد، این‌ها تصورات تو است

زندگی شگفت انگیز است
فقط اگربدانید که چطور زندگی کنید
کوچک باش و عاشق ...
که عشق می‌داند آئین بزرگ کردنت را ...
بگذارعشق خاصیت تو باشد، نه رابطه خاص تو باکسی
فرقى نمی‌کند، گودال آب کوچکى باشى، یا دریاى بیکران
زلال و پاک که باشى، تصویر آسمان در توست

چرا که مردم آنچه را که گفته‌ای فراموش خواهند کرد
حتا آنچه را که انجام داده‌ای به فراموشی خواهند سپرد
اما هرگز از یاد نخواهند برد که باعث شده‌اید چه احساسی نسبت به خود داشته باشند
دوست داشتن دلیل نمی‌خواهد
ولی نمی‌دانم چرا خیلی‌ها و حتی خیلی‌های دیگر می‌گویند
این روز‌ها دوست داشتن دلیل می‌خواهد و پشت یک سلام و لبخندی ساده
دنبال یک سلام و لبخندی پیچیده و دنبال گودالی از تعفن می‌گردند
دیشب که بغض کرده بودم باز هم به خودم قول دادم
من سلام می‌گویم و لبخند می‌زنم و قسم می‌خورم
و می‌دانم عشق همین است به همین ساد گی
برای همسایه‌ای که نان مرا ربود، نان
برای دوستی که قلب مرا شکست ، مهربانی
برای آنکه روح مرا آزرد ، بخشایش
و برای خویشتن خویش آگاهی و عشق
آرزو دارم

نظرات 3 + ارسال نظر
آذر جمعه 16 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:14 ب.ظ

شدی توره ی مثبت نگر. خدایا آدم چیا که نمی بینه! :))

دمت گرم که فکر نمیکردم کسی دیگه سر بزنه به وبم اما هنوز میای و سر میزنی...
دمت گرم :-دی

shlhlk دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 04:51 ب.ظ http://poshteboom.wordpress.com

آفرین دادا خیلی خوب بود این آخری

ستاره سه‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:23 ب.ظ http://ssetare.blogsky.com

چه زیبا بود و مثبت
کاش میشد از تمام منفیای دنیا دور شد و همه چی مثبت شه
خوشحالم که 1دوست قدیمی و پیدا کردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد