شهر از یاد رفته

صدای بی پناه ...

شهر از یاد رفته

صدای بی پناه ...

یه شروع دیگه

سلام!

اصلا رو مووده این نیستم که بخوام بنویسم ولی عذاب وجدان گرفتم از بس که دوستام بهم محبت داشتن و اومدن گفتن چرا چیزی نمی نویسی ؟

برا همین اومدم که بگم اما خلاصه ! ....

میخوام سعی کنم پست هامو کاملا خلاصه بنویسم از این پس که هم وقت داشته باشم سریع تر آپ کنم هم اینکه اگه کسی خواست به وبلاگم نگاه کنه حال و حوصله خوندن حداقل یه پست رو داشته باشه.....

البته میدونم حرف برا گفتن زیاده و این وسط مسط ها یه سری پست هم میزارم که طولانی باشه اما روش پسورد میزارم چون خیلی خصوصی میشه و نمیخوام غریبه ای بخونه....


نظرات 3 + ارسال نظر
سارا دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:43 ق.ظ http://paize-zendegi.blogsky.com

روش رمز بذاری سارا خانومی و که میذاری به خونه؟!!!
راستی خیلی خوشحال شدم که آپ کردی.

۱۰۰٪

سارا دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:54 ق.ظ http://paize-zendegi.blogsky.com

به وب دیگت هم یه سری بزن خیلی داری خاک می خوره هاااا!

نگین جمعه 19 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:19 ق.ظ http://www.mininak.blogsky.com

به به سورپرایز شدم ! چه عجب آپ کردی شما !
ولی به تظرم جامعم بنویسی خوبه ! آخه تو قبلا هم خیلی طولانی نمینوشتی که ! پسوردم ایده ی خوبیه . هر چند من مجبور بودم خوم شخصا پسورد بذارم اگر نه دوست نداشتم پسورد داشته باشه .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد